اسفندیار خدایی

مقالات، کتابها و عکسها و یادداشتها

اسفندیار خدایی

مقالات، کتابها و عکسها و یادداشتها

اسفندیار خدایی

آخرین نظرات

۱۱ مطلب با موضوع «سیاست خارجی آمریکا» ثبت شده است

اسفندیار خدایی آمریکاستیزی اسفندیار خدایی

دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران

 سالهاست که مرگ بر آمریکا، نه در شعار، بلکه در عمل، و نه در سیاست خارجی، بلکه در تمام عرصه‌های داخلی و خارجی، محور سیاستهای جمهوری اسلامی است و بر تمام شئون زندگی ما از مدرسه و مسجد تا مجلس و رسانه و دانشگاه سایه افکنده است؛ و آمریکاستیزی اصلی‌ترین معیار انتخاب مسئولان و ملاک تعیین دوستان و دشمنان داخلی و خارجی‌مان بوده است. متقابلاً آمریکا نیز در دشمنی با جمهوری اسلامی سنگ تمام گذاشته و از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به کشورمان مضایقه نکرده است. به عنوان نمونه، تحریمهای آمریکا پس از خروج ترامپ از برجام، به گفته محمدجواد ظریف، بیش از یک هزار میلیارد دلار بر اقتصاد ایران آسیب وارد کرده است. خسارت تحریمهای آمریکا قبل از توافق برجام نیز همین حدود برآورد شده است. جالب است بدانید کل بودجه عمرانی کشور در سال ۱۴۰۰ حدود یکصد و چهار هزار میلیارد تومان بود که با محاسبه دلار سی هزار تومانی می‌شود کمتر از سه و نیم میلیارد دلار. حالا این رقم را مقایسه کنید با خسارت دو تریلیون دلاری تحریمهای آمریکا تا عمق این خسارتها را دریابید. بعلاوه خسارتهای جنگ روانی و تبلیغاتی ایران‌هراسی، آسیب تحریمها به بیماران و کودکان، بیکاری جوانان و فروپاشی خانواده‌ها و فقر و فساد و فحشاء، فرار مغزها، و تبعات فسادآور دور زدن تحریمها و محدودیتهای علمی و تکنولوژیکی و حتی چراغ سبز آمریکا به صدام حسین در حمله عراق به ایران پس از تسخیر سفارت آمریکا و خسارتهای مالی و جانی فراوان این جنگ هشت ساله را هم در نظر بگیرید.

 

 در این جدال نابرابر مقابل آمریکا، هزاران میلیارد دلار خسارت دیده‌ایم و ارزش پولمان بیش از چهار هزار برابر کاهش یافته و بیشتر جمعیت کشورمان به زیر خط فقر رفته است و بهترین دوران سرمایه انسانی جمعیت جوان کشور برای توسعه، تلف شده است. راستی جمهوری اسلامی چه خسارتهایی به اقتصاد و دولت و ملت آمریکا وارد کرده؟ ادامه این راه به زیان کدام طرف این درگیری است و کدام به سمت پرتگاه نزدیک می شود؟ آیا واقعاً راه سومی جز ادامه آمریکاستیزی یا تسلیم خفت بار وجود ندارد؟ آیا آمریکا و جمهوری اسلامی ناچارند که این جدال ایدئولوژیک را تا انتها یعنی تا نابودی یکی از طرفین ادامه دهند؟ خیر، اصولاً هنر سیاست به این است که بن بست موجود را بشکند و راه سومی بیابد یا بسازد و با بهره‌گیری از تجربیات سایر ملتها، حصار دوگانه جنگ نابرابر و تسلیم حقارت‌آمیز را بشکند. تعریف سیاست به این است که بیشتر ضربه بزنیم و کمتر ضربه بخوریم بلکه دشمنی خسارت بار را به رقابت و فرصتی برای رشد و پیشرفت تبدیل کنیم. ساعتی تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.

 

 آمریکاستیزان بخشی از واقعیتها را بخوبی می‌بینند، اما بخشی را نادیده می‌گیرند یا بی‌اهمیت و طبیعی و بدیهی قلمداد می‌کنند. آنها بدرستی مو را از ماست می‌کشند، اما کوه را از کاه تشخیص نمی‌دهند. آنها  بررسی مواضع و سخنان آمریکاستیزان نشان می دهد که استدلالهای ایشان بر چهار فرض یا ستون لرزان زیر استوار است:

 

1️⃣ فرض اول: ما بخاطر استقلالمان مقابل آمریکا ایستاده‌ایم. کشورهایی که مثل ما مقابل آمریکا نمی‌ایستند، مستعمره و نوکر آمریکایند.

 

همه کشورها با آمریکا در برخی زمینه‌ها اختلاف منافع دارند و با روش خودشان با آمریکا مقابله می‌کنند. رسالت نابودسازی و مقابله با آمریکا فقط بر عهده ملت ایران نیست. چین در عصر مائو همانند ایران امروز بدنبال مالیدن پوزه آمریکا بر خاک بود اما در آن دعوای ایدئولوژیک نتیجه‌ای جز فقر و فلاکت و مرگ میلیونها چینی نداشت. پس از مرگ مائو، رهبر جدید چین، دنگ شیائوپینگ هوشمندانه روش بهتری برای مقابله با آمریکا یافت. چین به تدریج از طریق اقتصادی، بازار آمریکا و متحدان آمریکا را تسخیر و به خود وابسته کرد. امروز آمریکا سالیانه ۲۰۰ میلیارد دلار در مقابل چین کسری تجاری دارد، یعنی روزانه بیش از نیم میلیارد دلار از سرمایه‌های آمریکا به چین پرواز می‌کند. وقتی متخصصین آمریکایی در کارخانه‌های چینی استخدام می‌شوند مثل این است که چین این سربازان و فرماندهان آمریکایی را کشته بلکه بدون شلیک گلوله، به اسارت گرفته است. سایر کشورها مثل ژاپن، آلمان، بنگلادش، امارات، عمان، مالزی، قطر، ترکیه و برزیل نیز با روشهای مشابه بدون سرشاخ شدن با آمریکا، گلیم خود را از آب کشیده‌اند و با خیزش خود موجب شده اند که همان آمریکای ابرقدرت که زمانی ۴۰ درصد اقتصاد جهان را خود داشت اکنون ۲۳ درصد سهم دارد؛ پیش‌بینی می‌شود با خیزش هند و اندونزی و پاکستان و بنگلادش در چند سال آینده، مالکیت آمریکا از سیب اقتصاد جهانی به ۱۷ درصد کاهش یابد. پس این فرض آمریکاستیزان که بقیه کشورها مستعمره و نوکر آمریکایند و فقط ما در مقابل آمریکا سینه سپر کرده ایم و از استقلال خود پاسداری می کنیم، درست نیست. ضمناً این چه استقلالی است که با عطسه ترامپ و سرفه بایدن، ارزش پول ملی ما به فنا می‌رود و میلیونها خانوار ایرانی به خاک سیاه می‌نشینند؟ آیا آمریکا می‌تواند چنین بلایی بر سر فیلیپین، قزاقستان و مالزی هم بیاورد؟ چه غروری باعث شده که ما از تجارب سایر کشورها برای حفاظت از منافع خود در مقابله با آمریکا استفاده نکنیم و در موضع ضعف قرار بگیریم؟

 

2️⃣ دومین فرض: آمریکا دشمن ماست

 

تمام شواهدی که اول این مقاله ذکر شد، نشان می‌دهد که بله، آمریکا دشمن ماست. آیا همین برای آمریکاستیزی کفایت نمی‌کند؟ آمریکا به دنبال منافع خود است نه دعوا و دشمنی، آمریکا اگر آمریکاست به همین دلیل است که منافع خود را عاقلانه دنبال می کند. البته گاهی تحت تاثیر لابی ها اشتباه هم می کند و به منافع خود آسیب می رساند. اشتباه آمریکاستیزان در این است که فقط یک دشمن را می بینند و آن هم آمریکاست و فقط یک راه را می‌شناسند آن هم مقابله مستقیم سیاسی و نظامی است. این فرض آمریکاستیزان باعث شده که سایر تهدیدات و دشمنان و سایر راههای مبارزه را نبینند و یا کوچک بشمارند. اما آمریکاهای دیگری هم هستند که بیش از ایالات متحده کشورمان را تهدید می‌کنند: یکی

۰ نظر ۲۲ اسفند ۰۳ ، ۱۰:۳۷
اسفندیار خدایی
ایران و پیام‌های مثبت و منفی برخورد تند ترامپ با زلنسکی

✍ دکتر اسفندیار خدایی
🔹 خبرآنلاین

🌿 جلسه‌ای که میان دونالد ترامپ، ونس معاون او، و زلنسکی برگزار شد، به یکی از پرتنش‌ترین و بحث‌برانگیزترین لحظات تاریخ سیاست معاصر تبدیل شده است. این رویداد، که به‌طور زنده از تلویزیون پخش شد، به تعبیر روزنامه ایندیپندنت، «این اتفاق در تاریخ شوک‌آورترین و بیرحمانه‌ترین اتفاق سیاسی در پخش زنده» بود. «این لحظه‌ای بود که یک ملت از نقشه جهان محو شد. این اتفاق فراتر از مرزهای اوکراین رفت و نقطه عطفی در تاریخ اروپا بود. زلنسکی کوچک‌قامت برای حیات خودش و کشورش شجاعانه جنگید اما از کاخ سفید اخراج شد.»

🌿 مدودف رئیس‌جمهور سابق روسیه سرخوش از این اتفاق بزرگ نوشت: «این خوک کثیف و بی‌ادب (زلنسکی) بالاخره در کاخ سفید سیلی محکمی خورد. ترامپ به درستی می‌گوید رژیم کی‌یف در حال قمار با جنگ جهانی سوم است.» اما نانسی پلوسی، رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا، این ماجرا را «شکستی برای ترامپ» خواند و مدعی شد که او «خود را در برابر مردم جهان در کنار پوتین قرار داد.» برخی رهبران اروپایی نیز واکنش نشان دادند. جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این جلسه را «نمایشی شرم‌آور» خواند که «به دور از جایگاه یک رئیس‌جمهور آمریکا» بود.

🌿 امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، حمایت قاطع خود از اوکراین را اعلام کرد، درحالی‌که رهبران اسپانیا و لهستان نیز بر ادامه حمایتشان از کی‌یف تأکید کردند. وزیر امور خارجه آلمان نیز گفت:  این رسوایی روشن کرد که نظم باید بیش از هر زمان دیگری در برابر قدرتهای قوی تر محافظت شود. استارمر نخست وزیر انگلستان هم بدون اشاره به این جلسه بر حمایت از اوکراین تاکید کرد.

🌿 این رویداد یک پیام جدی برای متحدان و مخالفان آمریکا داشت. متحدانی همچون تایوان و کره جنوبی باید در مورد میزان اتکای خود به آمریکا تجدیدنظر کنند، درحالی‌که حکومت چین و جمهوری اسلامی این را نشانه‌ای از بی‌ثباتی در سیاست خارجی واشنگتن خواهند دانست. اما در میان متحدان آمریکا فقط یک استثناء وجود دارد که ترامپ بعید است به او پشت کند و آن اسرائیل است که با وجود لابی قدرتمند اسرائیل نفوذ گسترده¬ای بر دولت ترامپ دارد. شاید اگر اوکراین هم چنان لابی پرنفوذی داشت جلسه دیشب به گونه‌ای دیگر پیش می‌رفت.

🔹 فرصت‌ها و تهدیدها برای ایران
این اتفاق پیام‌های متناقضی برای ایران به همراه دارد. از یک طرف اینکه آمریکا پشت یک متحد خود را خالی کرده و این صحنه خوشایندی برای مسئولان ایرانی است. اما اگر آمریکا و روسیه رابطه‌ای نزدیک‌تر برقرار کنند، کشورمان در موقعیت پیچیده‌ای قرار می‌گیرد. روسیه ممکن است از ایران به عنوان یک کارت برای تامین منافع خود استفاده کند. جمهوری اسلامی باید روابط با روسیه و دیگر قدرت‌ها را به‌طور راهبردی مدیریت کند و اجازه ندهد دشمتی دائمی و ایدیولوژیک با آمریکا، کشورمان را در دام روسیه و چین گرفتار کند. چرا این قدرتها بر اساس منافع خود عمل می‌کنند، نه دعواهای ایدیولوژیک.

🔹 ترامپ و پوتین بر سر ایران هم معامله می‌کنند؟
برخی تحلیل‌ها مدعی هستند آمریکا و روسیه پشت پرده با هم معامله کرده‌اند. آمریکا اوکراین را قربانی می‌کند و روسیه مثل همیشه هم مثل همیشه پشت ایران را خالی خواهد کرد تا با دست پر از جنگ نفس‌گیر اوکراین خارج شود. لکن باید به این نکته توجه داشت که اوکراین به‌طور کامل وابسته به قدرت‌های غربی و آمریکا در جنگ با روسیه است. در حالی که ایران، استقلال عمل بیشتری در سیاست‌های خود دارد. هرچند ممکن است اتحاد میان روسیه و آمریکا تهدیدی برای ایران باشد، اما ایران هیچ‌گاه به‌طور کامل تحت نفوذ روسیه قرار نداشته است.

🌿 روسیه حتماً از رابطه با ایران به‌عنوان یکی از ابزارهای خود در تعاملات بین‌المللی استفاده می‌کند، اما بر ایران نفوذی مشابه آمریکا بر اوکراین، ندارد و پوتین نمی‌تواند رفتاری مشابه زلنسکی با مثلاً رئیس‌جمهور پزشکیان داشته باشد. اما این را باید بدانیم که با فرض اینکه پوتین چنان نفوذی داشته باشد بعید است از ترامپ جوانمردتر باشد.

🌿 به‌ویژه بعد از جنگ اوکراین، روسیه در جایگاهی نیست که بتواند همانند رفتار آمریکا با اوکراین با ایران نیز همانگونه برخورد کند. بلکه در جنگ اوکراین این روسیه بود که به تجهیزات و پهبادهای ایران نیاز داشت. گرچه بعد از سقوط بشاراسد در سوریه و ضرباتی که متحدان ایران در جنگ با اسرائیل دیده‌اند شرایط تغییر کرده، اما همچنان روسیه در چنان شرایطی نیست و در سوریه خود نیز بازنده بوده است.

🌿 اتفاقی که در آن شب طوفانی در کاخ سفید رخ داد نه اولین و نه آخرین اتفاق از این قبیل است. قدرتهای بزرگ برای منافع خود همواره بر سر قدرتهای کوچکتر معامله کرده‌اند و معامله خواهند کرد.

منبع👇
Khabaronline.ir/news/2032155

۰ نظر ۱۲ اسفند ۰۳ ، ۱۴:۲۰
اسفندیار خدایی

پایان نامه دکتری اسفندیار خدایی با عنوان: تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین: تعامل آمرانه آمریکا در مقابل موازنه نرم چین؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان، بهمن 1396

دانلود متن کامل Download Full Text

Dissertation Title:

Iran Sanctions in US – China Relations
American Guarded Engagement vs. Chinese Soft Balancing

By:
Esfandiar Khodaee

khodaee2@gmail.com

 Supervisors:

Foad Izadi

Mohammad Ali Mousavi

 Winter, 2018

 

 Abstract

Throughout the nuclear dispute, the United States actively engaged with world powers and the trade partners of Iran to make sanctions effective in pressuring Tehran. Most trade partners of Iran reduced trade with this country either voluntarily as alignment with the United States, or under pressures from Washington. The role of China as the first trade partner of Iran and as a veto power in the U.N. Security Council was controversial. In practice, China continued and even expanded trade with Iran; and the Chinese companies somehow filled the void of the absence of European and Asian rivals. This dissertation plans to answer the question that why the United States could not make China follow sanctions similar to other trade partners of Iran. It studies U.S. policy to make China follow sanctions on Iran, China’s response, and the limitations of Washington in dealing with Beijing. Reviewing the events through process-tracing method, shows that the Obama administration implemented a guarded-engagement strategy to make China join sanctions and reduce trade with Iran. The United States diplomatically engaged with China and considered Chinese economic and energy interests and security concerns in the region. On the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as sanctions against Chinese companies and banks. In response, China followed a soft-balancing strategy. This rising power did not directly stand against the United States to safeguard grand interests in relations with America and the West. China eventually voted for all the UN Security Council resolutions after some modifications on the texts to secure China’s interests. On the other hand, China practically continued and even expanded trade with Iran and refrained voluntary cooperation to make sanction costly and abortive in order to thwart U.S. domination over the energy-rich Middle East, and to prevent U.S. concentration on East Asia where China’s core interests are located. The United States faced limitations in making China follow Iran sanctions similar to what other trade partners of Iran did. These limitations can be categorized in economic and political boundaries. Sanctions against China, as the first trade partner of the United States, would endanger U.S. economic interests and might antagonize China to join anti-American coalitions and to stand against the United States in other issues. Keeping close relations with China and other major economies is essential for America to safeguard the role of U.S. dollar as the world reserve currency. Despite the threatening American rhetoric, Washington never imposed serious sanctions on major Chinese energy companies dealing with Iran. Neoclassical realism theory provides a flexible framework by considering both the structural position of states in the anarchic international system, and the domestic factors concerning the key role of the policymakers, and the complex interactions between them. The findings of this study show that decades of exceptional economic growth has placed China in such a position that U.S. power tools such as threats, sanctions and pressures are either too costly and risky, or less productive in making China follow American policies.

 

Key Words:

US-China Relations, Iran Sanctions, Guarded Engagement, Soft Balancing, Neoclassical


Download full text: phd dissertation Iran sanctions in US China Relations Esfandiar Khodaee
دانلود متن کامل pdf رساله دکتری اسفندیار خدایی تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین

حجم: 2.32 مگابایت

Political sciences, International Relations, Guarded Engagement, Soft Balancing, Iran Sanctions

تحریمهای ایران، اوباما، ترامپ، موازنه نرم، تعامل آمرانه، روابط آمریکا و چین، نظریات روابط بین الملل، مطالعات آمریکا، دانلود پایان نامه، رساله دکتری

۰ نظر ۰۵ مهر ۹۷ ، ۱۲:۲۱
اسفندیار خدایی

تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین؛  نویسنده: اسفندیار خدایی؛ انتشارات لمبرت آلمان، 2017

Book: Iran Sanctions in US-China Relations; by Esfandiar Khodaee, 2017

اسفندیار خدایی

کتاب فوق به زبان انگلیسی می باشد و در انتشارات لمبرت آلمان منتشر شده است. برای خرید و دسترسی به کتاب روی این لینک زیر کلیک کنید.  لینک خرید کتاب      Link

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۶ ، ۰۳:۳۵
اسفندیار خدایی
فاکتور ایران در روابط آمریکا و چین: تعامل آمرانه و موازنه نرم
مقاله مشترک دکتر فواد ایزدی و اسفندیار خدایی؛
China Quarterly of International Strategic Studies :مجله
تابستان 1396
Foad Izadi, Faculty of World Studies, University of Tehran

Esfandiar Khodaee, PhD candidate in American Studies at the University of Tehran

Abstract:

Before the nuclear agreement with Iran, the Obama administration actively engaged with world powers and trade partners of Iran to strengthen the effectiveness of economic sanctions against Tehran. The role of China as the largest trade partner of Iran and as a veto power in the United Nations Security Council (UNSC) was controversial in this regard. Washington persuaded most of Iran’s trade partners to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. But during the same period, China continued and even expanded economic relations with Iran. Reviewing the events through a process-tracing method, this study reveals that the Obama administration implemented a “guarded engagement” strategy to persuade China to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. On one hand, the United States accommodated China’s interests and concerns, and engaged and bargained with China; on the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as security threats and economic sanctions. In response, through a soft-balancing strategy, China did not directly oppose the United States, in order to safeguard relations with Washington; and it eventually voted in favor of the UN resolutions after negotiating over the texts. In the meantime, Beijing refrained from voluntary cooperation with Western sanctions and even increased trade with Iran and filled the void to make sanctions abortive and costly, and to prevent U.S. domination over the Middle East. This study concludes that China’s current standing is such that U.S. diplomatic levers, such as bargaining, threats, sanctions, and pressures, are too costly and barely productive in getting Beijing to follow American policies.

Keywords: U.S.-China relations; Iran sanctions; soft balancing; guarded engagement

Source   منبع

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۳:۴۶
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی موسوی، دانشیار مطالعات آمریکای شمالی، دانشگاه تهران

اسفندیار خدایی، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی، دانشگاه تهران

مجله علمی پژوهشی روابط خارجی (پژوهشکده تحقیقات راهبردی) تابستان 1395

این پژوهش استراتژی امریکا را در قبال چین در منطقه خلیج فارس بررسی می‌کند و کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به وابستگی روزافزون چین به منابع انرژی خلیج فارس، امریکا به عنوان قدرت هژمون چه سیاستی را در قبال چین در این منطقه دنبال کرده است؟ آیا سیاستی لیبرال در پیش گرفته و با چین همکاری کرده است یا با اتخاذ سیاستی واقع‌گرا در پی تقابل و مهار چین بوده است. این پژوهش به روش مطالعه موردی و با بهره‌گیری از دو نسخه واقع‌گرا و لیبرال نظریه ثبات هژمونیک بر این مدعی است که استراتژی امریکا تعامل آمرانه بوده است که ترکیبی از هر دو رویکرد واقع‌گرایانه و لیبرال است. امریکا مانع حضور اقتصادی چین در خلیج فارس نشده است بلکه با رویکردی لیبرال با پکن تعامل داشته است؛ اما رفتار امریکا در قبال چین در بحران‌های پسایازده سپتامبر نظیر تحولات عراق و سوریه و بخصوص برنامه هسته‌ای ایران، امریکا با رویکردی واقع‌گرایانه کوشیده است چین را وادار به همراهی با سیاست‌های واشینگتن در منطقه سازد و این رقیب خود را در بعد استراتژیک در چهارچوب سیاست‌های امریکا مهار و کنترل کند. لیکن در طولانی‌مدت تعارض ذاتی در راهبرد تعامل آمرانه یعنی تعامل اقتصادی و مهار استراتژیک موجب شده است با عمیق‌تر شدن روابط پکن با کشورهای منطقه، ادامه این روند برای امریکا دشوارتر شود و پکن آزادی عمل بیشتری می یابد.

  دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۲ دی ۹۵ ، ۲۲:۱۷
اسفندیار خدایی

شماره دوم نشریه علمی دانشجویی، آمریکاشناسی (مطالعات آمریکا)؛

دانشکده مطالعات جهات؛ دانشگاه تهران؛ تابستان 1392

صاحب امتیاز و مدیر مسئول : اسفندیار خدایی

سردبیر و ویراستار : آرش فرزاد

مدیر داخلی: سید وحید نمازی

طراح جلد: محمدحسین قنبری نژاد

همکاران این شماره:

زینب قاسمی تاری، مهدی نوریان، سیاوش برهان دیانی، فریبرز ارغوانی، غلامرضا بدری منش، خلیل کریمی، عبدالحمید افسری، مرضیه جوادی، محمد حیدری، حامد رحمانی، سبحان حسنوند، محمدجواد بختیاری

دانلود شماره دوم مجله آمریکاشناسی

۰ نظر ۱۱ تیر ۹۵ ، ۱۷:۵۵
اسفندیار خدایی

شماره نخست نشریه علمی دانشجویی، آمریکاشناسی (مطالعات آمریکا)

دانشکده مطالعات جهات؛ دانشگاه تهران؛ بهار 1391

صاحب امتیاز و مدیر مسئول : اسفندیار خدایی

سردبیر و ویراستار : آرش فرزاد

صفحه آرا: سبحان حسنوند

با آثاری از:

رضوان بیاتی، سبحان حسنوند، حمیده حسینی، محمد حیدری، مریم شاهمرادی، فاطمه شفیعی، پرناز طالبی، مهری عزیزی، رضا مصدق، مهدی نوریان، زینب آل حسینی، حمیده تیزهوش، نینا جمشیدنژاد و آزاده قهوئی

دانلود نسخه پی دی اف شماره نخست نشریه آمریکاشناسی

۰ نظر ۱۱ تیر ۹۵ ، ۱۷:۵۴
اسفندیار خدایی

نویسنده: اسفندیار خدایی دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی دانشگاه تهران

این مطلب در آذرماه 1394 در مجله "همشهری ماه" چاپ شده است

به طور کلی تحریم­های آمریکا علیه ایران را می­توان به سه دسته تقسیم کرد: 1- دستورات اجرائی رئیس جمهور 2- قوانین مصوب کنگره، 3- تحریم­های ایالات و دولت­های محلی آمریکا. مطابق توافق برجام در ازای توقف غنی­سازی اورانیوم در ایران و انجام نظارت­های شدید توسط آژانس بین­المللی انرژی هسته­ای، آمریکا تعهد داده است که تحریم­هایی که در دسته نخست قرار دارند پس از حصول شرایط مندرج در توافق به دستور رئیس جمهور لغو ­شوند. تحریم­هایی که در دسته دوم قرار دارند یعنی قوانین کنگره تعلیق می­شوند؛ مطابق این قوانین، رئیس جمهور اختیار دارد در شرایط خاصی آنها را تعلیق کند. اما در مورد دسته سوم مطابق بند 25 صفحه 16 متن توافق برجام دولت آمریکا متعهد شده است که «اقدامات مناسبی» در زمینه تحریم­های ایالت­ها و دولت­های محلی در راستای برجام انجام دهد و ایالت­ها و دولت­های محلی آمریکا را «تشویق کند» که از اقداماتی که برخلاف برجام است خودداری کنند

۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۴۰
اسفندیار خدایی

پایان نامه کارشناسی ارشد اسفندیار خدایی، دانشگاه تهران تابستان 1392

چین و آمریکا روابط پیچیده و چندوجهی دارند. آنها از طرفی شریک تجاری هستند و برای منافع مشترک اقتصادی و امنیتی همکاری میکنند و از طرف دیگر بر سر منافع اقتصادی و استراتژیک با هم رقابت می‌کنند و یا حتی مقابل هم می‌ایستند. پس از ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت در سال 2006 و بخصوص در دوره اول ریاست جمهوری اوباما، فاکتور ایران در صدر چالش‌های بین چین و آمریکا قرار گرفت. آمریکا نگران برنامه هسته ای ایران بود؛ زیرا چنانچه ایران به تکنولوژی هسته‌ای ولو صلح‌آمیز دست می‌یافت توازن قوا در منطقه به زیان آمریکا و متحدان آمریکا تغییر می‌کرد بعلاوه مطابق گفتمان غرب، ایران هسته‌ای یک تهدید امنیتی جدی محسوب می‌شد. چین خواستار حفظ منافع خود در رابطه با ایران بود و هیچکدام از این نگرانی‌های آمریکا را درباره برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران نداشت. بعلاوه وجود ایران قدرتمندی که هژمونی آمریکا بر منابع نفتی خلیج فارس را به چالش می‌کشید، منافعی برای چین داشت لذا پکن با سیاست‌های آمریکا علیه ایران مخالفت می‌ورزید. برخلاف جرج بوش، اوباما گزینه تهدید نظامی علیه ایران را در حاشیه قرار داد و بر سیاست تحریم علیه ایران متمرکز شد. برای آنکه تحریم‌ها علیه ایران به نتیجه برسند دولت آمریکا نیازمند همکاری چین به عنوان اولین شریک تجاری ایران بود. لذا دولت اوباما با اتخاذ سیاست معامله و فشار و یا چماق و هویچ کوشید که به همکاری چین در تحریم ایران دست یابد. این پایان‌نامه در چارچوب نظری نوواقع‌گرایی و نولیبرالیسم و با استفاده از روش اسنادی-آرشیوی و  روش تحلیل گفتمان انتقادی می‌کوشد استراتژی‌های دولت اوباما برای جلب همکاری چین را مطالعه کند. به عنوان نتیجه‌گیری اگرچه سیاست چماق و هویچ آمریکا علیه چین موجب شد که پکن روابط اقتصادی خود با تهران را محدود کند، اما نمی‌توان چین را بازنده این بازی دانست؛ زیرا سیاست جسورانه چین دستاوردهای آمریکا را ناتمام و پرهزینه گرداند. مادام‌که ایران در مقابل سیاست‌های یک‌جانبه آمریکا ایستادگی می‌کند، واشنگتن نمی‌تواند بر شرق آسیا و سیاست مهار چین متمرکز شود و بعلاوه هژمونی آمریکا بر  منابع نفتی خلیج فارس کامل نمی‌گردد و آمریکا نمی‌تواند سلاح نفت را برای اعمال فشار بر چین و عقب‌نشینی پکن در موارد مختلف به‌کار ببرد.

 

متن کامل پایان نامه را از لینک زیر دانلود کنید
دریافت

 

۰ نظر ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۳
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر محمدعلی موسوی، اسفندیار خدایی

Iran joined the Shanghai Cooperation Organization (SCO) as an observer member in 2005 and the year after applied for full membership. This application raised debates among SCO members, inside Iran and outside this organization in international politics. In the positive side, Iran's geostrategic importance and huge energy resources give impetus to SCO members. On the negative side, Iran’s challenge with the West, nuclear in particular, discourages SCO members to accept Iran at this juncture because they hesitate to pretend that they are standing against United States and the West. This article studies these debates in the theoretical framework of neo-realism and examines these events through historical analysis and according to their historical context. Considering the current international environment, membership of Iran in the SCO seems remote and very much depends, on the one hand on future progress of negotiations over Iran’s nuclear dossier, and on the other hand on relations between SCO members and the West.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۷
اسفندیار خدایی