اسفندیار خدایی

مقالات، کتابها و عکسها و یادداشتها

اسفندیار خدایی

مقالات، کتابها و عکسها و یادداشتها

اسفندیار خدایی

آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ترامپ» ثبت شده است

Compare China & the US's trade partners in 2000 vs. 2024—most of the world is now red. Trump’s tariff wars with Canada & Mexico might turn the rest red too. His America_First policy is paving the way for China_First 

اسفندیار خدایی

مقایسه شرکای تجاری چین و آمریکا در ابتدای قرن و حالا
نقشه کشورهای که آمریکا یا چین بزرگ‌ترین شریک تجاری شان بوده اند؛ مقایسه سال ۲۰۰۰ با ۲۰۲۴.
جالب اینکه ترامپ با کانادا و مکزیک هم سخت درگیر شده و ممکنه آنها هم به زودی قرمز بشوند

 

لینک آدرس اسفندیار خدایی در توییتر:

https://x.com/sepanj_khodaee?t=CgC9dLDVnkfDR9C50m1ORQ&s=09

۰ نظر ۰۴ اسفند ۰۳ ، ۰۱:۱۷
اسفندیار خدایی

نویسنده: James D. Zirin

منبع: Hill International

غزه امروز سرزمینی ویران و نابودشده است. هیچ فلسطینی‌ای — جز به دلیل حق تعیین سرنوشت—رغبت ندارد در آنجا بماند. در عین حال، هیچ‌یک از قدرت‌های عربی نیز تمایلی ندارند که فلسطینی‌ها در غزه باقی بمانند، به‌جز حماس.

 

اگر دو میلیون فلسطینی ساکن غزه از آنجا خارج شوند، مشکل حل خواهد شد. اما راه‌حل چیست؟ ترامپ پاسخی ساده و سریع ارائه داده است: انتقال دائمی این جمعیت از غزه. اما مقصد کجاست؟ چگونه این جابه‌جایی انجام خواهد شد؟ چه کشوری آن‌ها را خواهد پذیرفت؟ مشخص نیست. این ایده‌ای بی‌پایه و اساس و کاملاً غیرعملی است.

 

چه کسی مسئول اجرای این طرح خواهد بود؟

آیا ارتش آمریکا قرار است این مأموریت خطرناک را بر عهده بگیرد؟ حماس همچنان یک نیروی مسلح قدرتمند است. آیا ترامپ تصور می‌کند که اعضای حماس به‌راحتی سلاح‌های خود را زمین گذاشته و در صحرای سینا محو خواهند شد؟

 

و چه کسی هزینه بازسازی غزه را تأمین خواهد کرد؟

قطعاً نه آمریکا! شاید ترامپ تصور می‌کند که می‌تواند این هزینه را از بودجه‌ای که با قطع کمک‌های USAID و وزارت آموزش صرفه‌جویی شده، تأمین کند. این همان سیاست "اول آمریکا" در نسخه جدید آن است!

 

در دنیای خیالی ترامپ، غزه به یک مقصد گردشگری تبدیل خواهد شد—یک "والهالا" در خاورمیانه، با سواحل پر از هتل‌هایی که احتمالاً متعلق به ایلان ماسک خواهد بود، و یک "ریویرا غزه" که در آن میلیاردرهای دوست ترامپ با قایق‌های تفریحی خود لنگر می‌اندازند و از آفتاب مدیترانه‌ای لذت می‌برند.

 

این ایده آن‌قدر خام و غیرواقعی بود که کاخ سفید فوراً مجبور شد موضع خود را تعدیل کند. سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، کارولاین لیویت، توضیح داد که وقتی ترامپ گفت آمریکا "مالک" غزه خواهد شد، به این معنا نبود که ایالات متحده هزینه بازسازی را بر عهده خواهد گرفت یا نیروی نظامی به آنجا اعزام خواهد کرد.

 

البته که نه! چرا آمریکا باید پول و منابع خود را صرف فلسطینی‌ها کند؟ اما چگونه می‌توان "مالک" غزه شد بدون اینکه هزینه‌ای پرداخت؟ شاید از طریق یک کنسرسیوم عربی؟ درست همان‌طور که مکزیک قرار بود هزینه دیوار مرزی را بپردازد!

 

عواقب خطرناک این پیشنهاد

این طرح، هرگونه شانس عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل را از بین خواهد برد، "توافقات ابراهیم" که یکی از مهم‌ترین دستاوردهای سیاست خارجی ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش بود را نابود خواهد کرد، پیمان‌های صلح اسرائیل با مصر و اردن را که دو ستون اصلی سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا هستند، تضعیف خواهد کرد و در نهایت، ایران را در زمانی که در موضع ضعف قرار دارد، دوباره تقویت خواهد کرد.

 

ترامپ ظاهراً فراموش کرده است که یکی از اصول کلیدی کمپین‌های انتخاباتی‌اش انتقاد از مداخلات بی‌حاصل آمریکا در خارج بود. این طرح، نه‌تنها غیرعملی بلکه بسیار خطرناک است—و بدتر از همه، این پیشنهاد از سوی رئیس‌جمهور سابق آمریکا مطرح شده است! جای تعجب نیست که بنیامین نتانیاهو هنگام شنیدن این ایده از زبان ترامپ، لبخندی معنادار به لب داشت.

 

پاکسازی قومی؟!

ترامپ در واقع پیشنهاد داده است که آمریکا در نوعی پاکسازی قومی در نوار غزه نقش داشته باشد. آمریکا و پاکسازی قومی؟ جنون محض!

 

ترامپ مدعی است که رهبران جهان و حتی کشورهای منطقه از این طرح حمایت می‌کنند. دروغ محض! درست پس از دیدار ترامپ با نتانیاهو، عربستان سعودی بیانیه‌ای صادر کرد و بار دیگر حمایت خود از راه‌حل دو دولت را اعلام نمود. مصر و اردن نیز قاطعانه هرگونه انتقال فلسطینی‌ها به سرزمین‌های خود را رد کرده‌اند. هیچ کشوری حاضر به پذیرش این جمعیت نیست. با این حال، ترامپ همچنان اصرار دارد که "مردم" از این طرح حمایت می‌کنند—شاید همان "مردمی" که به او گفتند در انتخابات ۲۰۲۰ پیروز شده است!

 

سیاست آمریکا در خاورمیانه

پاکسازی قومی و استعمارگری نوین هرگز بخشی از سیاست‌های آمریکا نبوده‌اند. و نباید هم به سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه تبدیل شوند. این ما نیستیم!

 

ممکن است پس از ماه‌ها جنگ و ویرانی، برخی فلسطینی‌ها داوطلبانه غزه را ترک کنند و در جایی دیگر زندگی کنند. اما آن "جای دیگر" کجاست؟ برای کسی که دانش چندانی از سیاست خارجی ندارد، این پیشنهاد ممکن است معقول به نظر برسد. اما همان‌طور که در نمایشنامه مکبث آمده است، این تنها "یک خنجر خیالی" است—یک توهم!"

 

غزه شاید به ویرانه‌ای بمباران‌شده تبدیل شده باشد، اما فلسطینی‌ها حاضر به ترک آن نخواهند شد. غزه، برای آنان، آخرین سنگر فلسطین است. اگر ترامپ واقعاً قصد دارد فلسطینی‌های غزه را به خروج از آن ترغیب کند، باید پیشنهادهای مالی وسوسه‌انگیزی ارائه دهد—همان‌گونه که سیا هنگام خروج نیروهایش از مناطق حساس این کار را انجام می‌دهد.

 

اما اگر فلسطینی‌ها نپذیرند چه خواهد شد؟

آیا ترامپ دستور انتقال اجباری آن‌ها را صادر خواهد کرد؟ اگر افسران ارتش آمریکا از این دستور سر باز زنند و آن را غیرقانونی و جنایت علیه بشریت بدانند، چه خواهد شد؟ آیا ترامپ وزیر دفاع خود، پیت هگست، را مأمور رسیدگی به این مسئله خواهد کرد؟ اگر هگست عقل سلیم داشته باشد، تنها یک پاسخ خواهد داشت: دادگاه نظامی!

 

یا شاید پام باندی را مأمور رسیدگی به قضیه کند—همان فردی که اعلام کرده است می‌خواهد ترامپ را سربلند کند. در هر صورت، ترامپ افسران مخالف خود را در همان جایی قرار خواهد داد که می‌خواهد—در دادگاه عالی!

 

نتیجه‌گیری

آنچه پیشنهاد ترامپ را کاملاً غیرقابل قبول می‌کند این است که با هرآنچه که او ادعا می‌کند در خاورمیانه به دنبال آن است، در تضاد است—ثبات منطقه و عادی‌سازی روابط اسرائیل با همسایگان عربش.

 

ترامپ ذاتاً آشوبگر است و گاهی این ویژگی می‌تواند مؤثر باشد. اما این طرح او آشوبی بی‌حد و مرز است. این نه یک ایده خارج از جعبه بلکه خارج از عقلانیت است!

 

اگر ترامپ در یک نشست مطبوعاتی نتوانسته باشد اعتبار خود را نابود کند، حداقل اعتبار آمریکا را در خاورمیانه به‌شدت خدشه‌دار کرده است.

 

تهیه شده: اسفندیار خدایی

۰ نظر ۲۳ بهمن ۰۳ ، ۰۰:۵۸
اسفندیار خدایی

دکتر اسفندیار خدایی

 ما گمان می‌کردیم که امضاء دولتهای مختلف بخصوص آمریکا پشتوانه محکمی برای برجام است. در حالیکه در روابط بین‌الملل قدرت تضمین کننده اجرای قراردادها و پیمان­هاست نه تعهدات قانونی یا الزامات اخلاقی. مطابق مبانی واقع‌گرایی، تمام دولتها به دنبال منافع خود هستند و پیمانها و توافقات فقط تا وقتی دوام می آورند که قدرت کافی پشت سر آنها باشد. 

 اشتباه ما این بود که پشت برجام را خالی کردیم و از فرصت پیش آمده و چندین برابر شدن فروش نفت پس ازتوافق، خود را برای روز خروج آمریکا از برجام یا برهم زدن این قرارداد آماده نکردیم در تهیه ابزار کافی برای حمایت از منافعمان در برجام غفلت ورزیدیم. دو جناح سیاسی چنان مشغول دعوای خوب یا بد بودن برجام و جزئیات توافق شدیم که گمان نمی کردیم آمریکا به آسانی از برجام خارج شود و هیچ برنامه ای برای دفاع از حقوقمان در این توافق در صورت استنکاف طرف مقابل نداشتیم. اصولگرایان می گفتند آمریکا در این توافق چنان پیروز شده است که هرگز از آن خارج نمی شود و دولتمردان می گفتند آمریکا قانوناً نمی تواند از این توافق بین‌­المللی چندجانبه خارج شود.

 تصور کنید که ایران پس از توافق برجام با بهره‌گیری از فرصت پیش آمده، ظرف این چند سال، حدود یک پنجم از عایدات برجام را ذخیره می‌کرد. پس از توافق، فروش نفت ایران چندین برابر شد و درآمد هنگفتی نصیب کشور شد ولی قدر آن را ندانستیم. آیا اگر با برنامه ریزی عاقلانه حدود یکصد میلیارد دلار را پشتوانه جنگ اقتصادی می کردیم، آیا امروز ترامپ می­توانست به آسانی از برجام خارج شود و ایران را تحت فشار قرار دهد؟ آیا در آن صورت، هیچ چشم اندازی برای توفیق تحریمهای آمریکا متصور بود؟ خیر، زیرا با وجود چنان پشتوانه­ مالی ما می‌­توانستیم چندین سال از فروش نفت صرف نظر کنیم. بلکه می‌توانستیم با فراغ بال از طریق کم و زیاد کردن فروش نفت خود در بازار به آمریکا و سایر مصرف کنندگان نفت فشار وارد کنیم و از موضع قدرت، رفتار آنها را در قبال برجام کنترل کنیم نه آنکه این توافق را تبدیل به یک کاغذپاره بدون پشتوانه و در حد ابزاری برای اثبات حقانیت اخلاقی ایران تنزل یابد و در قبال آن به محدودیتهای فراوان هسته­‌ای گردن بگذاریم.

 آمریکا از آغاز تاسیس تاکنون هرگز به پیمانها و قراردادهای خود پایبند نبوده است مگر آنکه طرف مقابل توانسته باشد این دولت را وادار به اجرای مفاد قراردادها گرداند (مطابق منطق واقع‌گرایی). پیمانهای آمریکا با قبیله‌های سرخ­پوست هرگز عملی نشدند چون سرخپوستان گمان می کردند می‌شود روی فاکتورهایی مثل اخلاق و مردانگی حساب کرد و برنامه‌ یا قدرت کافی برای حفاظت از توافق در صورت خروج آمریکا نداشتند. اما در قراردادهایی که طرف مقابل با ابزار قدرت کافی مقابل آمریکا ایستاد، این کشور توافق را مو به مو اجرا کرده است. مثلاً پس از ناکامی آمریکا در جنگ سال 1812با انگلستان بر سر سرزمین کانادا، توافقی بین لندن و واشینگتن منعقد شد و آمریکا حاکمیت انگلستان بر کانادا را پذیرفت و مرز کاندا و ایالات متحده مشخص شد. آمریکا این توافق را مو به مو اجرا کرد، نه بخاطر رضای خدا و یا پاسداشت اخلاق و الزامات قانونی این توافق، بلکه چون قدرت عظیم نیروی دریایی و اقتصاد قدرتمند انگلستان مواجه بود. مثال دیگر: اخیراً دولت ترامپ تعرفه های سنگینی بر کالاهای چینی گذاشت، اما وقتی که در جنگ اقتصادی با پاسخ متقابل چین مواجه شد و تعرفه های چین بر روی کالاهای آمریکایی می­رفت که موجب زیان هنگفت به تولیدکنندگان آمریکا وارد کند، ترامپ عقب­نشینی کرد؛ البته دعوای با چین همچنان ادامه دارد و هنوز برای قضاوت زود است.

 اشتباه ما پس از توافق برجام این بود که بازی را تمام شده پنداشتیم. درحالیکه بازی اصلی با برجام شروع شد. وقتی که جمهوری‌خواهان کنگره یکصدا مقابل توافق ماندند و رای مخالف دادند، ما متوجه خطر نشدیم و گفتیم امضاء کری و اوباما ضمانت است. وقتی که کاندیداهای جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری از خروج آمریکا از برجام دم می‌زدند، ما جدی نگرفتیم. وقتی که ترامپ رای آورد و اولویت خود را خروج از برجام یا تغییرات اساسی در توافق اعلام کرد، باز هم ما جدی نگرفتیم. حال که ترامپ برجام را پاره کرده‌است و حلقه تحریمهای اقتصادی را تنگ کرده‌است متوجه شده‌ایم که مشکل ما مقداری پول برای اداره کشور است، و اگر داشتیم آمریکا مجبور بود به توافق بازگردد چه ترامپ در آمریکا حکمرانی کند و چه دولتی دموکرات بر سرکار بیاید./انتشار مطلب با ذکر نام نویسنده و کانال مطالعات آمریکا آزاد است.
۱ نظر ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۳۵
اسفندیار خدایی

🎤 مصاحبه ایرنا با دکتر اسفندیار خدایی

 دولت ترامپ در آخرین اقدام ضد ایرانی خود، سپاه پاسداران را در لیست گروههای تروریستی گنجانده‌است. در همین زمینه اسفندیار خدایی کارشناس مسائل آمریکا در گفتگو با خبرنگار سیاسی ایرنا اظهار داشت: این اقدام را باید در چارچوب برنامه های ترامپ و حلقه ضد ایرانی در اطراف وی– کسانی مانند بولتون و پمپو – دانست و ادامه همان سیاست گام به گام دولت ترامپ علیه ایران است و باید منتظر آن باشیم که در آینده نهادها و سازمان‌های دیگر جمهوری اسلامی ایران را در لیست گروه‌های تروریستی قرار دهد.

 کارشناس مسائل آمریکا ماهیت این اقدام دولت ترامپ را اقتصادی اعلام کرد و ادامه داد: آمریکا در حال حاضر در شرایطی نیست که بخواهد وارد درگیری نظامی شود، این کشور وقتی وارد اقدام نظامی می‌شود که بتواند آن را تمام کند، در غیر این صورت وارد نمی‌شود. با توجه به اوضاع افغانستان، عراق و حتی اسرائیل و حزب‌الله چنین اقدامی توسط ایالات متحده بعید است و عواقب نامشخصی دارد.

 به گفته دکتر اسفندیار خدایی، یکی از اهداف حلقه ضد ایرانی دولت آمریکا از گنجاندن سپاه در لیست گروه های تروریستی این است که چنانچه ترامپ در انتخابات 2020 شکست خورد و دولتی دموکرات و حامی برجام به قدرت رسید، نتواند به آسانی روابط با ایران را بهبود بخشد و به برجام بازگردد. سیستم سیاسی حاکم بر آمریکا بر این قاعده استوار است که برای برداشتن تحریم‌ها و یا خارج کردن یک گروه از لیست گروه های تروریستی، دولت آمریکا باید بتواند تصمیم خود را برای کنگره و افکار عمومی توجیه و قابل پذیرش کند و این طبیعتاً مشروط به تغییرات اساسی در ایران است و چنان شرایطی کار را پیچیده‌تر می‌سازد.

 متعاقباً هدف ترامپ از خروج از برجام و تروریست خواندن سپاه، آن است که تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی ایران منتظر پایان دولت ترامپ نمانند و اگر قصد مذاکره دارند با ترامپ آغاز کنند و این دستاورد ارزشمندی برای ترامپ در انتخابات باشد. علاوه بر این در صورت مذاکره، هم بازگشت به برجام و هم خارج کردن سپاه از لیست گروههای تروریستی، کارت هایی برای دولت ترامپ در مذاکرات احتمالی آینده با ایران خواهد بود و طبیعتاً ایران هم نباید با دست خالی به میز مذاکره بازگردد و کارتی مثل خارج کردن نظامیان آمریکا از لیست تروریسم می‌تواند ارزشمند باشد.

🎲 لابی صهیونیست به دنبال منافع آمریکا نیست

 این کارشناس مسائل بین‌الملل درباره اقدام لابی‌های صهیونیست در سیاستهای ضد ایرانی دولت ترامپ گفت: رفتار آمریکا در قبال ایران در چارچوب منافع این کشور نمی‌گنجد. بلکه این نوع اقدامات به دنبال تامین منافع و برنامه‌های گروه‌های خاص ضد ایران است. در واقع اختلاف منافع ملی ایران و آمریکا در آن حدی نیست که باعث تقابل تهران و واشنگتن شود. به ‌استثناء اختلافات در قضیه اسرائیل؛ و لابی صهیونیزم که تلاش می‌کند این درگیری را به نفع خود تمام کند - اما این لابی هم آنقدر عاقل هست که بداند با اقدام نظامی امنیت خود اسرائیل هم به خطر می‌افتد. این تحلیل در محافل صهیونیستی وجود دارد که چون تحریمهای اقتصادی علیه ایران به خوبی پیش می رود دیگر دلیلی ندارد که بخواهند برای خود دردسر ایجاد کرده و با اقدام نظامی کار را برای خود پیچیده کنند.

 دکتر خدایی در پاسخ به این پرسش که چرا کنگره مخالفتی با تصمیم ترامپ درباره سپاه نمی‌کند گفت: دفاع از ایران آن هم به صورت آشکار برای هرکدام از اعضای کنگره هزینه زیادی خواهد داشت. چنین اقدامی یعنی درافتادن با لابی قدرتمند صهیونیست است. درحالیکه ضدیت با ایران هزینه ای برای کسی ندارد بلکه آب و نان هم دارد.

 اعضای کنگره به ترامپ اعتماد ندارند اما نگرانی‌های مشترکی درباره ایران دارند و البته ضدیت با ایران هزینه یا خطری برای آنها ندارد؛ بلکه دفاع از ایران است که هم برای اعضای کنگره خطرناک و پرهزینه است. همینطور اقدام علیه ایران هزینه‌ای برای ترامپ ندارد و فشار جدی به دولت او وارد نمی‌کند. اما اگر همین قضیه در مورد ترکیه یا مالزی و عربستان مطرح شود، لابی‌های آنها فعال می شود و این دولتها با ابزارهای اقتصادی بر دولت آمریکا فشار وارد می‌کنند.

 تعداد بالای طرح‌هایی که در کنگره و دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح می‌شود هم به همین علت است. ما نفوذی در داخل آمریکا نداریم. بعد از برجام، مقداری لابی رسانه‌ها و دوگانه شدن دموکراتها و جمهوری‌خواهان، مخالفین و موافقین برجام در آمریکا به وجود آمد. اما چون این لابی ریشه اقتصادی ندارد و سازمان‌یافته هم نیست نفوذ ایران بر سیاست آمریکا بسیار کم است گر چه از لحاظ رسانه‌ای موافقین برجام و حقانیت مواضع جمهوری اسلامی تاثیرگذار است اما پشتوانه اقتصادی ندارد...
۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۳۳
اسفندیار خدایی